رویای خسته

مشکلاتت رو با مداد بنويس ، پاک کن رو در اختيار خدا بگذار

 

عشق یعنی .... 

 

 عشق يعني يك سلام و يك درود

 عشق يعني درد و محنت در درون

 عشق يعني يك تبلور يك سرود

 عشق يعني قطره و دريا شدن

 عشق يعني يك شقايق غرق خون

 عشق يعني زاهد اما بت پرست

 عشق يعني همچو من شيدا شدن

 عشق يعني همچو يوسف قعر چاه

 عشق يعني بيستون كندن بدست

 عشق يعني آب بر آذر زدن

 عشق يعني چون محمد پا به راه

 عشق يعني عالمي راز و نياز

 عشق يعني با پرستو پرزدن

 عشق يعني رسم دل بر هم زدن

 عشق يعني يك تيمم يك نماز

 عشق يعني سر به دار آويختن

 عشق يعني اشك حسرت ريختن

 عشق يعني شب نخفتن تا سحر

 عشق يعني سجده ها با چشم تر

 عشق يعني مستي و ديوانگى

 عشق يعني خون لاله بر چمن

 عشق يعني شعله بر خرمن زدن

عشق يعني آتشي افروخته

 عشق يعني با گلي گفتن سخن

 عشق يعني معني رنگين كمان

 عشق يعني شاعري دلسوخته

 عشق يعني قطره و دريا شدن

 عشق يعني سوز ني آه شبان

 عشق يعني لحظه هاي التهاب

 عشق يعني لحطه هاي ناب ناب

 عشق يعني ديده بر در دوختن

 عشق يعني در فراقش سوختن

 عشق يعني انتظار و انتظار

 عشق يعني هر چه بيني عكس يار

 عشق يعني سوختن يا ساختن

 عشق يعني زندگي را باختن

 عشق يعني در جهان رسوا شدن

 عشق يعني مست و بي پروا شدن

 عشق يعني با جهان بيگانگى

 

عشق یعنی ....؟

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1398برچسب:,ساعت 1:46 توسط iman| |

 
 
 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
 

 

 

 

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1398برچسب:,ساعت 1:40 توسط iman| |

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

نوشته شده در پنج شنبه 16 تير 1398برچسب:,ساعت 1:50 توسط iman| |

 
 
 
 
 
 
 
 
شب بلند است و ستاره ها

هر لحظه خوشبخت تر می شوند

انگار ماه سال هاست

که در آغوشت بخواب رفته است

بیداری پلک ها را بغل می کند

و من برای تکیه دادن به گونه هایت

دوباره دلتنگ می شوم ...
نوشته شده در جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,ساعت 13:7 توسط iman| |

 

یک داستان عاشقانه و غم انگیز زیبا از یک دختر
 
 
 
سر کلاس درس معلم پرسید: بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

292 عکس های عاشقانه بسیار زیبا و جالب ( سری اول )

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های
 
کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود
 
بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و گفت:لنا جان تو
 
جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زد و گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کرد و جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم.

لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید.

و ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم با خودم عهد بستم که تا وقتی که
 
نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین
 
عهدی عمل کنه. گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از
 
هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...

 
من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من
 
عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای قشنگی بود sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی
 
خوب بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری برای هم می کردیم من چند بار
 
دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت ، خیلی گرم بودیم عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم

بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بخاطرش از دست بدی عشق یعنی از هر چیزو هر کسی به خاطرش
 
بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم
 
موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد
 
ولی اومده بود پدرم می خواست عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو می
 
زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون
 
گفت لنا نه من نمی تونم بذارم که بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من
 
برو ... و اون رفت و پدرم من رو به رگبار کتک بست عشق یعنی حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل
 
کنی.بعد از این موضوع عشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم.

 
اون رفت و از اون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای
 
عزیز همیشه دوست داشتم و دارم من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما توی ا
 
ین دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشق تو اون دنیا بهم می رسن پس من زودتر می رم و اونجا منتظرت می مونم خدا
 
نگهدار گلکم، مواظب خودت باش، دوستدار تو (ب.ش)

لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم گمان می کنم جوابم واضح بود .
 
معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی.

لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم مدرسه داخل شد و گفت: پدر و مادر لنا
 
اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی از بستگان.

لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟

ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان.

دستهای لنا شروع کرد به لرزیدن پاهاش دیگه توان ایستادن نداشت ناگهان روی زمین افتاد و دیگه هم بلند نشد.

آره لنای قصه ی ما رفته بود رفته بود پیش عشقش و من مطمئنم اون دوتا توی اون دنیا بهم رسیدن...

لنا همیشه این شعر و تکرار می کرد

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسی باش که پایان تو باشد

 

نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت 23:55 توسط iman| |

 

بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست  

 

آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

 

 مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

 

 در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست

 

   آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد

 

بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

 

 بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

 

 مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

 

      باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق

 

 وسکوت تو جواب همه مسئله هاست 

نوشته شده در سه شنبه 28 تير 1390برچسب:,ساعت 10:36 توسط iman| |

 

یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم  

 

 

   

 گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم 

 

 

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست ؛ 

 

          

 گر شکستیم زغفلت من و مایی نکنیم 

 

 

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم ؛ 

 

            

 وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم 

 

 

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند ؛ 

 

         

طلب عشق زهر بی سر و پایی نکنیم ... 

 

نوشته شده در سه شنبه 28 تير 1390برچسب:,ساعت 1:5 توسط iman| |

 

 

روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم

حرف با برف زدم سوززمستانی را

با بخار نفسم وصل به گرما کردم

شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

عرق سردی به پیشانی آن شیشه نشست

تا به امید ورود تو دهان وا کردم

در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق

با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم

با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

و به عشق تو فرآیند تنفس را هم

جذب اکسیژن چشمان تو معنا کردم

باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست

من دمم را به امید تو مسیحا کردم

پنجره دفترم امروز شد و شیشه غزل

و من امروز براین شیشه تو را " ها " کردم

آن قدر آه کشیدم که تو این شعر شدی

جای هر واژه ، نفس پشت نفس جا کردم 

 

نوشته شده در دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,ساعت 11:11 توسط iman| |

 

به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
 
که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد
 
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
 
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
 
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
 
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
 
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
 
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
 
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!

 

 

نوشته شده در دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,ساعت 1:56 توسط iman| |

 

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟

غافلگیر شدیم

چتر نداشتیم

خندیدیم

...دویدیم

و

به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم

دومین روز بارانی چطور؟

پیش بینی اش را کرده بودی

چتر آورده بودی

و من غافلگیر شدم

سعی می کردی من خیس نشوم

و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود

و سومین روز چطور؟

گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری

چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد

.
و
و
و
و

چند روز پیش را چطور؟

به خاطر داری؟

که با یک چتر اضافه آمدی

و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم

.
.
.

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم

 

تنها برو

.
.

دکتر علی شریعتی

 

نوشته شده در دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,ساعت 1:20 توسط iman| |


Power By: LoxBlog.Com

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد

javahermarket